Montag, 8. Juni 2009

زخم زبون - سنتوری

من، با زخم زبونات رفیقم مرهم بزار ،با حرفات ، رو زخم عمیقم با توام که داری به گریه م می خندی کاش مشد بیایی و به من دل ببندی
تنها بودن یه کابوس شومه عزیزم کار دل ، نباشی ، تمومه عزیزم