در لبنان حزب الله شکست انتخاباتی خورد اما درایران
انتخابات به یک جنبش دمکراتیک انجامید.
یوشکا فیشر وزیر خارجه سابق آلمان و رهبر سابق حزب سبزهای این کشور، طی مقاله ای در روزنامه "زوددویچه تسایتونگ" نظرات خود را پیرامون حوادث جاری ایران طرح کرد. او درای مقاله نوشت:
حزبالله، که متحد و مورد پشتیبانی حکومت اسلامی ایران است، شکست خود را درانتخابات اخیر این کشور پذیرفت. در ایران انتخابات در حد یک حادثهی مهم ولی معمول سیاسی، باقی نماند و به یک «جنبش دموکراتیک» انجامید. این جنبش را اتهام تقلب انتخاباتی برانگیخت. تعجبآور است که چرا حکومت فورا شفافیت ایجاد نکرد و بلافاصله فاکتهایی را که فقط در اختیار دولتیان است، روی میز نگذاشت. اگر احمدینژاد واقعا برخوردار از اکثریت دوسومی آرای مردم است، پس رژیم دیگر نباید ترسی داشته باشد. اما در عمل عکس قضیه رخ داده است. در این مورد فقط یک پاسخ وجود دارد: رأیها دزدیده اند!
تقلب انتخاباتی در شهرهای ایران یک جنبش تودهای برپا کرد، جنبشی که از هم اکنون مشخص است که ایران را متحول خواهد کرد.
یا رژیم دست به خشونتی مهیب خواهد زد و به یک دیکتاتوری عریان نظامی تبدیل خواهد شد، یا اینکه نخواهد توانست جنبش را کنترل کند. در حالت دوم غول دموکراسی دیگر به شیشه برنمیگردد.
اگر جنبش اعتراضی دموکراتیک در ایران با خشونت سرکوب شود، در این حالت غرب برای گفتگو با ایران مشکلات بسیار دارد. رژیم ایران برای بقای خود سیاست تقابل در داخل و انزوا در خارج را پیش خواهد گرفت و به همین دلیل برای غرب، حکومت ایران فاقد مشروعیت جهت گفتگوست.
این احتمال وجود دارد که رژیم بتواند در داخل سرکوب کند، در عین حال بخواهد با خارج سیاست ملایمت را پیش بگیرد. یعنی همان راه حلی که چین اتخاذ کرد. اما بنظر من راه نجات رژیم اسلامی این نیست. زیرا، رژیم ایران نمیتواند دست به اصلاحات اقتصادی بزند، و در همان حال استبداد را تشدید کند. برای در پیش گرفتن چنین راهی ساختارهای حکومت بسیار ضعیفاند و نمیتوانند تنش بیشتری را تحمل کنند. از این گذشته، ایدئولوژی حاکم نمیتواند چنین گامی را بردارد و خود آسیب نبیند.
در صورت بقای احمدی نژاد، غرب از یک طرف سر و کارش با یک حکومت نامشروع متقلب است، از طرف دیگر ناچار است برای حل مشکلات عمدهای در خاورمیانه با تهران گفتوگو کند. اما گفتگو با رژیمی که در بیرون قدرت نمایی میکند، تا در درون بقای خود را تضمین کند، کاری مشکل و شاید «ناممکن» باشد.