Dienstag, 30. Juni 2009

نامه ای به احمدی نژاد

خیلی‌ وقت بود می‌خواستم برات نامه بدم، ولی‌ فکر می‌کردم، تو اینقد در امور معنوی و خدایی غرق هستی که نخواستم وقتت را بگیرم. اما این بار، دل رو زدم به دریا و شروع به نوشتن کردم. بهت تبریک میگم که بالاخره پیروز شدی، جنگ سختی بود مگه نه؟ من واقعا بهت تبریک میگم، خیلی‌ خوب صدای مردم رو خفه کردی! دیگه پررو شده بودند، دلشون آزادی می‌خواست! خوب حقشون رو کف دستشون گذاشتی! وقتی‌ دیدم چه جوری عناصر بیگانه مثل ندا رو از خاک وطن پاک کردی، تو دلم بهت آفرین گفتم! و بیشتر مطمئن شدم که جات تو بهشته! راستی‌ شب‌ها خوب خوابت میبره؟ کابوس دانشجوهای کشته شدهٔ اغتشاشگر رو که نمیبینی؟ البته آدمی‌ مثل تو ، چون خودش بهشتیه، فقط خواب حوری میبینه و بس!اون دانشجوها که مردن الان ته جهنم هستند! راستی‌ نماز ظهر رو که خوندی؟ یادت نرفته باشه؟ نماز شما حتما قبوله! چون سر به سجدهی میذاری، که خاکش آغشته به خون اغتشاشگر‌ها است! هنوز خون به اندازهٔ کافی‌ از کشتار‌های این مدت، واسه وضو داری! من که به تو غبطه میخورم، که اینقدر پاکی، و اینقدر بزرگی که برادر‌های بسیجی‌ ما، که اونها هم مثل تو بهشتی هستند، حاضرند واسه تو، هر کاری بکنند. از ضرب و شتم مردم گستاخ تا کشتن عوامل فساد!ای کاش همهٔ رئیس جمهور ها، مثل تو عادل بودند!‌ای کاش اوباما و بقیه، از تو مردم داری رو یاد بگیرند!واقعا تو خدای سیاست و مذهب هستی! میدونی من خانواده ای رو می شناسم که کافر و خائن هستند! البته قبلا خیلی‌ مذهبی‌ بودند, از اون موقعی که فهمیدن، شما با نماز و روزه و ریش و … هستید و جاتون تو بهشته! دیگه نه نماز میخونند، نه ریش میزارند، و نه روزه خواهند گرفت! یه چیزی بگم بین خودمون باشه، شهر پر شده از اینجور همسایه‌ها که همه خائن و آشوب گر هستند، ولی‌ من می‌دونم که تو از عهدهٔ همشون بر میای! راستی‌ در پیوست آدرس این خانواده ها رو مینوسیم، که انها رو هم به راه راست هدایت کنی!وای که چقدر دل مهربونی داری!وای که چقدر تو خوبی! وای که چقدر پاک و منزه هستی!تو یک بهشتی‌ هستی! ولی‌ ولی‌ ولی ‌تو برو به بهشت من در جهنم راحترم!