Sonntag, 14. Juni 2009

نگران اوضاع --------- (خُسن آقا)

...صحنه‌هایی که اینجا و آنجا فیلم می‌شوند مشمئز کننده هستند. چطور انسانهایی می‌توانند بایستند و مشاهده گر سرکوب همشهری هایشان باشند، بدون اینکه کوچکترین دخالتی بکنند؟ هموطن اگر در مقابل چشمانت شهروندی را سرکوب کردند، تو به عنوان یک انسان حتی اگر مخالف افکار او باشی موظفی که از حقوق انسانی او دفاع کنی. چگونه نیروی انتظامی که عموما فرزندان همان شهرها و کوچه ها هستند می‌توانند به همین راحتی هم شهری‌ها، هم وطن‌های خود را سرکوب کنند؟ مگر اینها انسان نیستند؟ شما که عضوی از نیروی سرکوب هستی، فراموش نکن که اگر روزی این رژیم سرنگون شد، نمی‌توانی با این ترفند که من مامور بودم و دستور را کس دیگری صادر کرده بود، خود را از اتهام مبرا کنی. اگر سرکوب کردی گناه تو چند برابر آنهایی است که دستور می‌دهند. کجاست موسوی و شرکای فریبکارش که مردم را در این بازی وارد کردند و حالا خودشان یا دارند پشت پرده برای منافع خودشان چانه زنی می کنند یا توی سوراخی مخفی شده اند. مگر دیگر انقلاب های مخملی هم رهبرانشان در خانه مخفی بودند؟ اخبار و وقایع این یک دو روز در همه رسانه‌های نروژی انعکاس داشته، اکثرا صفحات و خبرهای اول خود را به این مساله اختصاص داده‌اند در زیر چند نمونه از این خبرهای را لینک می‌کنم که دوستان داخل بدانند